اگر روزی خدا فرمان دهد
فرمان نخواهم برد؟
به یادت هست میگفتی:شقایق پیش چشمانت بی رنگ است؟
کنون آن روزها رفته،توهم رفتی و اینک من شدم تنها!
کنون آن گفته ها در گوش جانم سخت میپیچد،نگاه آشنایت در نگاهم میخندد،
و من غمگین تر از هر شب
به یادت اشک میریزم...
گاه مي انديشم ، گاه سخن مي گويم و گاه هم سكوت مي كنم. از انديشيدن تا سخن گفتن حرفي نيست. از سخن گفتن تا سكوت كردن حرف بسيار است. در اين باور آنكه سخن را با گوش دل شنيد سخن سخني نغز و دلنشين می شود. اينبار نيز خواستم انديشه كنم ، سخن بگويم. خواستم سكوت كنم تا سكوت سخن را براي دل خود به تصوير بكشم. اي عزيز سفر كرده ، گر به آشيانه ام سفر كردي ، سكوتم را پاسخ ده...
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
شعر و ادب و عرفان و آدرس http://www.sheroadab-zt.loxblog.com لینک نمایید
سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 137
بازدید هفته : 335
بازدید ماه : 1020
بازدید کل : 93695
تعداد مطالب : 1102
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1